رندانه

رندانه جاییست که می نویسم و عکس هایم را می گذارم

رندانه

رندانه جاییست که می نویسم و عکس هایم را می گذارم

درشبکه های اجتماعی

سلام
مهندسی صنایع خواندم
عکاسی و طنز نویسی را مانند خورشت قورمه سبزی دوست دارم.
اگر یادم بماند می‌نویسم، نه اینکه یادم باشد وبلاگی دارم و باید بنویسم، نه! مطالب است که فراموشم می‌شود.
معمولا در فاصله زده شدن جرقه‌ای در ذهن تا رسیدن دستم به قلمی یا صفحه کلیدی، کل ماجرا فراموش می‌شود و انگار نه انگار که اصلا به چیزی فکر کرده باشم.
دعا کنید برایم.
برای خودم و حافظه‌ام.
دعا می‌کنم برایتان. شب‌ها. اگر یادم بماند البته.

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۶ ، ۱۳:۰۲

یه بار تو یه گروهی عضو بودم به اسم «فرهیختگان دانش» یه سری نخبه بودیم که در مورد مسائل علمی بحث و تبادل نظر می‌کردیم. به بنده خدایی بود عکس پروفایل همش گل و بچه و گربه. اسمشم یه جوری بود من هم تو ذهنم بود که این بنده خدا دختره. خیلی تو نخش رفته بودم. به شب گفتم دل و بزنم به دریا و بهش پیام دادم.«سلام خوشگله خوبی؟» اینجوری باب مذاکرات و صحبت‌ها رو باز کردم. چند روز گذشت گفتم خب الان وقتشه که بگم عکستو بفرست بهش پیام دادم گفتم: « عزیزم، خوشگله میتونم ببینم چی تنته الان» عکسشو فرستاد یه رکابی تنش بود موهای سینه‌ش از کنار یقه‌ش زده بود بیرون. یه بازو داشت به قطر سی سانت روش یه دونه نقشه ایران از این خالکوبی قدیمیا بود که وسطشم یه شیره . یه سیبیلم داشت که باهاش میتونست رکورد گینس رو جا به جا. سریع زدم بلاکش کردم . رفتم هفت بار دیلیت اکانت کردم . هر بار میومدم میدیدم پیام داده «خوشگله کجا رفتی». بعدا فهمیدم من شکارش بودم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۶ ، ۱۲:۵۶