رندانه

رندانه جاییست که می نویسم و عکس هایم را می گذارم

رندانه

رندانه جاییست که می نویسم و عکس هایم را می گذارم

درشبکه های اجتماعی

سلام
مهندسی صنایع خواندم
عکاسی و طنز نویسی را مانند خورشت قورمه سبزی دوست دارم.
اگر یادم بماند می‌نویسم، نه اینکه یادم باشد وبلاگی دارم و باید بنویسم، نه! مطالب است که فراموشم می‌شود.
معمولا در فاصله زده شدن جرقه‌ای در ذهن تا رسیدن دستم به قلمی یا صفحه کلیدی، کل ماجرا فراموش می‌شود و انگار نه انگار که اصلا به چیزی فکر کرده باشم.
دعا کنید برایم.
برای خودم و حافظه‌ام.
دعا می‌کنم برایتان. شب‌ها. اگر یادم بماند البته.

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

(برای اولین بار در رندانه نوشته یک نویسنده میهمان درج می شود)

یه مادربزرگ دارم که «عزیز» صدا ش می کنیم. اسم واقعی ش «عذری» ست. یکی دو سالی میشه که از نوشابه خیلی خوشش اومده؛ توی سن 82 سالگی. با اینکه هوش و حواسش مث سابق خیلی جمع نیست، ولی اگه توی یخچال شون نوشابه باشه، حتما وسط غذا (و همیشه با لبخند ملیح) بهم میگه : «عماد اون نوشابه رو بیار». اگر هم بهش بگم که «عزیز نوشابه برات خوب نیست»؛ سریع یه جواب آماده برام داره : «نوشابه نخورم غذا از گلوم پایین نمیره».


۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۱۵


این جمله را زیاد شنیده ایم " رکورد ....توسط .... شکسته شد ". هر کسی در هر جایگاهی که حضور دارد تلاش میکند که بتواند  اولین باشد، سریع ترین باشد، قوی ترین باشد و  خلاصه ، می خواهد بهترین باشد .اما چگونه می توان به این سطح رسید  ؟ چگونه می توان بهترین بود ؟ مطمئنا این راه یک شبه طی نخواهد شد و زمان میبرد هر روز باید تلاش کرد و تلاش کرد و بهتر از روز قبل  بود تا در مجموع بتوان به مقصود  رسید و همین گام های اندک در مجموع حرکت بزرگی را سبب می گردد .اما مقصود از این نوشتار صحبت در مورد رکورد و رکورد شکنی نیست ، هدف از این نوشته بیان یک تصمیم است تصمیم به برداشتن هر روز یک قدم

 تصمیم به نزدیک تر شدن به هدف

 تصمیم به تغییر تصمیم به زدن رکورد 

 تصمیم به زدن رکورد خودم

 

میخواهم رکورد بزنم 

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۳ ، ۰۴:۲۳


من یکی از بندگان کم طاقت خدا هستم خیلی پیشاپیش عید فطر و به همه دوستان تبریک میگم

123
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۳ ، ۰۴:۳۶