رندانه

رندانه جاییست که می نویسم و عکس هایم را می گذارم

رندانه

رندانه جاییست که می نویسم و عکس هایم را می گذارم

درشبکه های اجتماعی

سلام
مهندسی صنایع خواندم
عکاسی و طنز نویسی را مانند خورشت قورمه سبزی دوست دارم.
اگر یادم بماند می‌نویسم، نه اینکه یادم باشد وبلاگی دارم و باید بنویسم، نه! مطالب است که فراموشم می‌شود.
معمولا در فاصله زده شدن جرقه‌ای در ذهن تا رسیدن دستم به قلمی یا صفحه کلیدی، کل ماجرا فراموش می‌شود و انگار نه انگار که اصلا به چیزی فکر کرده باشم.
دعا کنید برایم.
برای خودم و حافظه‌ام.
دعا می‌کنم برایتان. شب‌ها. اگر یادم بماند البته.

طبقه بندی موضوعی

۸۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۱ ثبت شده است

توجه توجه بشتابید فرمول عشق کشف شد

...................ادامه

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۲:۲۹
درحالی که ماه روز شنبه در نزدیک ترین نقطه مدار زمین قرار می گیرد نام مستعار ابر ماه برایش انتخاب شده و براساس اظهارات رصدگران این ابرماه در تاریخ تعیین شده 16 درصد روشن تر از سایر مواقع خواهد بود.

ابرماه

ماه کامل روز 16 اردیبهشت ماه 14 درصد بزرگتر و 30 درصد درخشان تر از تمام ماه های سال 2012 خواهد بود


براساس گزارش دیلی میل، اندازه های ماه کامل متغیر است چرا که این امر به شکل بیضی شکل مدار ماه ارتباط دارد و قرار است در این تاریخ 50 هزار کیلومتر به زمین نزدیک تر شود که این امر یک ابر ماه با 14 درصد بزرگی اندازه و 30 درصد روشنایی برای زمین به همراه خواهد داشت.

براساس اعلام سازمان ملی اقیانوسی و جوی آمریکا، نزدیک شدن ماه به نزدیک ترین نقطه مدار زمین موجب افزایش جزر و مد می شود که این امر مسئله نگران کننده ای نیست.

در اکثر نقاط گرایش مربوط به ماه در نقطه حضیض ماه ( نزدیک ترین نقطه به مدار زمین) جزر و مد تنها چند سانتیمتر صورت می گیرد.

براساس گزارش اسپیس، برای بهترین تصویر از ابرماه آن را درست پس از طلوع یا درست پیش از غروب مشاهده کنید که در آن زمانها ماه به افق زمین بسیار نزدیک است و تصویر آن از پس ساختمانها و درختها خطاطی دیداری جالبی ایجاد می کند و موجب می شود که ماه بزرگتر از چیزی که هست به نظر برسد.
..........................  ادامه تصاویر در ادامه............................

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۲:۱۷

گویند در یک روز تابستانی ملا نصرالدین در قهوه خانه ای نزدیک خانه اش نشسته بود. 
کودکی آمد و گفت: بلند شو! چرا نشسته ای؟ همسرت هنگامی که در پشت بام گوجه فرنگی برای خشک کردن پهن می کرد ، از پشت بام افتاد و پایش شکست!

ملا نصرالدین دستپاچه شد و به سرعت از قهوه خانه خارج شد .  کمی بعد در راه ، از خود پرسید "من که به زنم پول نداده بودم که گوجه فرنگی بخرد!"

جلوتر که رفت ، با تعجب از خود پرسید:ما که اصلا نرده بان نداشتیم که همسرم از آن بالا برود و بعداً...! 

وقتی به خانه می رسد سرش را تکان داد و یادش  آمد که او هنوز ازدواج نکرده که همسری داشته باشد که پایش بشکند!

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۶:۴۲

بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند. اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای در میان همه و از جمله من پیدا کند :


اما کاترینای عزیزم ، بر عکس من  تو بسیار زیبا و جذاب هستی ... 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۶:۳۱
۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۲:۱۸
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۲:۱۰
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۲:۰۲

پسر بچه کوچک بطری را دید و رنگ آن توجهش را جلب کرد به سمتش رفت و همه آنرا خورد. او دچار مسمومیت شدید شد و به زمین افتاد. مادرش سریع او را به بیمارستان رساند ولی شدت مسمومیت به حدی بود که آن کودک جان سپرد. مادر بهت زده شد و بسیار از اینکه با شوهرش مواجه شود وحشت داشت.

وقتی شوهر پریشان حال به بیمارستان آمد و دید که فرزندش از دنیا رفته رو به همسرش کرد و فقط سه کلمه بزبان آورد.

فکر میکنید آن سه کلمه چه بودند؟

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۲:۱۲

دانلود در ادامه .................

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۲:۳۴



هر کی جراتشو دارم من میبرمش اونجا اگه بخاد 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۰:۳۱