رندانه

رندانه جاییست که می نویسم و عکس هایم را می گذارم

رندانه

رندانه جاییست که می نویسم و عکس هایم را می گذارم

درشبکه های اجتماعی

سلام
مهندسی صنایع خواندم
عکاسی و طنز نویسی را مانند خورشت قورمه سبزی دوست دارم.
اگر یادم بماند می‌نویسم، نه اینکه یادم باشد وبلاگی دارم و باید بنویسم، نه! مطالب است که فراموشم می‌شود.
معمولا در فاصله زده شدن جرقه‌ای در ذهن تا رسیدن دستم به قلمی یا صفحه کلیدی، کل ماجرا فراموش می‌شود و انگار نه انگار که اصلا به چیزی فکر کرده باشم.
دعا کنید برایم.
برای خودم و حافظه‌ام.
دعا می‌کنم برایتان. شب‌ها. اگر یادم بماند البته.

طبقه بندی موضوعی

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «Minimal» ثبت شده است

لعنت بر تلفن
وقتی که زنگ میخورد مشخص نمی‌کند می‌خندد یا گریه می‌کند
هیجان یا حزن درون چشمانش را نمی‌بینیم
لعنت بر تکنولوژی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۵۰

کوکم کن
بنواز مرا
بگذار تارهای وجودم بلرزد برای تو

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۵ ، ۱۵:۲۰

بیایی،یا نیایی

جان می دهم
زمانی ز شوق
زمانی ز غم
از شوقت آنی جان دهم
اما در فراغ
ذره ذره جان از تنم می رود
۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۵ ، ۱۵:۱۸

سخت است نوشیدن قهوه تلخی که به نگاهت شیرین می شد 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۴ ، ۰۰:۱۶


شاید خورشید چراغی باشد که عمرش به زدن کلیدی ،
و زمین بادکنکی باشد ،

دست کودک بازیگوشی که هر لحظه امکان دارد

آن را رها کند . . . 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۴ ، ۲۲:۳۲


بیا یک دفه به دلم بباز
من همه چیزم را برایت باخته ام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۴ ، ۲۲:۲۳

جای چشمانم به روی در مانده
 آنقدر که نیامدی بعد از رفتنت
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۴ ، ۲۲:۰۹

ای کاش تو هم پَر ی داشتی
آتشش میزدم و
لحظه ای بعد 

در کنارم بودی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۴ ، ۲۱:۳۸