رندانه

رندانه جاییست که می نویسم و عکس هایم را می گذارم

رندانه

رندانه جاییست که می نویسم و عکس هایم را می گذارم

درشبکه های اجتماعی

سلام
مهندسی صنایع خواندم
عکاسی و طنز نویسی را مانند خورشت قورمه سبزی دوست دارم.
اگر یادم بماند می‌نویسم، نه اینکه یادم باشد وبلاگی دارم و باید بنویسم، نه! مطالب است که فراموشم می‌شود.
معمولا در فاصله زده شدن جرقه‌ای در ذهن تا رسیدن دستم به قلمی یا صفحه کلیدی، کل ماجرا فراموش می‌شود و انگار نه انگار که اصلا به چیزی فکر کرده باشم.
دعا کنید برایم.
برای خودم و حافظه‌ام.
دعا می‌کنم برایتان. شب‌ها. اگر یادم بماند البته.

طبقه بندی موضوعی

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسینی خواه» ثبت شده است

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۶ ، ۱۳:۰۲

منزل یکی از اقوام بودیم که از قضا یکی از اعضای شورای شهر هم آنجا بود. این فامیل ما یک پسر بچه چهارپنج ساله دارد به اسم بابک، که هر چه ببیند میخواهد. فعل خواستن در این حد در او بالاست که یکبار که متوجه شده بود یکی از جوانهای فامیل زن گرفته، یک ماه به پدرش پیله کرده بود که من زن میخواهم.خانواده بخت برگشته هم که تلاش کرده بودند با خرید تفنگ و ماشین کنترلی نظرش را برگردانند، راهی از پیش نبرده بودند. یک شب پدرش آمد پیش من و از من خواست که پادرمیانی کنم بلکه از خر شیطان پایین بیایید و راضی بشود که فعلا زن نگیرد . طی سلسله مذاکراتی که با این بچه داشتم به او گفتم که زن خرج دارد، آمادگی میخواهد و هزار چیز دیگر که تو نداری یا خیلی کم داری. به هر صورتی بود قرار شد فعلا با همین تفنگ و ماشین بازی کند و تا یک ده سالی حرف زن و اینها را نزند. تا اینجا که گفتم بگذارید این را هم بگویم، یکبار که تلویزیون داشت گزارشی از آزمایش اتمی کره شمالی پخش میکرد، این بچه دیده بود و یکسره میگفت که «بابا بابا بمب اتم میخوام، بمب اتم میخوام». بیچاره پدرش هم رفته بود و یک توپ خودکششی ۱۲۰ میلیمتری خریده بود و در پارکینگ خانه شان گذاشته بود اما پسر سرتق راضی نمیشد که نمیشد. بگذریم وبرسیم به چند روز پیش که ما بودیم این بچه و یکی از اعضای شورای شهر. نشسته بودیم گپ می‌زدیم.

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۴۴

لعنت بر تلفن
وقتی که زنگ میخورد مشخص نمی‌کند می‌خندد یا گریه می‌کند
هیجان یا حزن درون چشمانش را نمی‌بینیم
لعنت بر تکنولوژی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۵۰



هفته بعد می‌شود دقیقا دو سال و نیم. دو سال و نیم از سفر بهمن ماهی مشهد ما گذشت. غیر از سجاد(نفر اول از سمت راست من و سمت راست شما) که متاسفانه یا خوشبختانه هر روز می‌بینمش، خیلی وقت می‌شود بقیه را ندیدم. فرهاد سرباز است کار فرهنگی می‌کند میخواهد جلد دوم کتاب فرهنگ برهنگی کامل و کامل برهنگی مصور را بنویسد، سجاد هم قول داده که نقاشی‌هایش را بکشد. مهران تازه از سربازی آزاد شده و در به در دنبال کار است و هر بار که من می‌گویم بیا و بازاریابی شبکه‌‌ای کار کن از راه دور یک‌دانه از آن لقدهای (دقت کنید که لگد با لقد فرق دارد و لقد نام لگدِ مهران است) معروفش حواله ما می‌کند و می‌رود. رضا هم که از پارسال که دانشگاه تبریز قبول شده رنگ اصفهان(موطنش) را ندیده است قرار است به دلیل حضور حداکثری در دانشگاه به عنوان کارمند افتخاری دانشگاه تبریز از او تقدیر به عمل آید. خودم هم که بیکارِ علاف اینجا هستم و دارم پشت به پشت میگذارم، بلکه شما دلتان رحم بیایید در کنار عکسِ دخترکان #درشت_جایگان و پسرکان #بازو_بیست_‌سانتی عکس‌های مارا به لمس انگشت اشاره‌ای یا خدای ناکرده انگشت شستی لایک نمایید،(که خیر در اولی است و دومی چندان جالب نیست). مرتضای وثوق هم که پس از سال‌ها تلاش و مرارت بالاخره ماه گذشته توانست اقامت دائم ایران را بگیرد، فارسی‌اش خیلی بهتر شده و الان دیگر مشکلی برای برقراری ارتباط ندارد. و نفر آخر از سمت من و نفر آخر از سمت شما هم به تازگی عقد مختصری خوانده‌اند و در عقد مختصرشان کباب برگ و جوجه و کیک و میوه دادند و دیگر با او نمی‌شود شوخی کرد. بالاخره همسر دارد و همسرش خانواده‌ای و خانواده همسرش هم اکانت اینستاگرامی و پیجی. بالاخره ممکن است خدای ناکرده و هفت قرآن به میان یک روزی ما را در اکسپلور (ذره‌بین معروف اینستاگرام) نشان دهند (خدا آن روز را نیاورد) و از قضا فامیل‌های عروس هم پست ما را ببینند و بروند و بگویند و هزار دردسر به وجود آید. حالا که فکر می‌کنم اصلا چه مرضی است که این عکس را اینجا بگذارم. بروم بگذارم سرجایش در درایو دی در پوشه وصیت‌نامه امام(ره) که هر روز حداقل یک‌بار ببینمش چه‌کار دارم به بقیه. خودم بس ام.


مضاف الیه:
۱- تمام مطالب بالا ساخته ذهن خلاق نویسنده نبوده است و تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها. اما این‌کار هیچ چیزی ارزش‌ها و خلاقیت نویسنده مطالب فوق کم ‌نمی‌کند.
۳-فعلا سه ندارد...
۴- دواش مربوط می‌شد به اینستاگرام و اینجا محلی از اعراب نداشت و پاک شد

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۱۷

خبر : حمایت وزارت بهداشت از Pokemon GO و پرداخت یارانه پوکمونی  به پوکمون بازان ایرانی


وزارت بهداشت در اطلاعیه ای اعلام کرد که به ازای هر پوکمون پیدا شده، مبلغ 1000 تومان ( معادل قیمت یک لیتر بنزین) به هر بازیکن به عنوان یارانه پوکمونی پرداخت خواهد کرد. که 50 درصد از این مبلغ توسط شرکت  Niantic و بقیه نیز به صورت فاینانس، تامین مالی خواهد شد.

انتهای خبر /98562
تاریخ 1395/05/03

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۴۶

توجه!
از کلیه معتادان تریاکی تهران تقاضا داریم،از مصرف تریاک‌هایی که در مجاورت هوا قرار گرفته اند،خودداری نمایند.
دیروز فردی به علت مصرف تریاک سرب دار جان خود را از دست داد.

لازم به ذکر است در هوای پایتخت میزان قابل توجهی سرب وجود دارد.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۰۱

خیلی پشتکار میخواهد، انسان ابزاری بسازد که به علت استفاده غلط، آدم را بکشد و هی دوباره بسازد و هی دوباره بد استفاده کند و هی دوباره بمیرد و‌بمیرد و‌ بمیرد.
و آنقدر بمیرد که هیتلر و چنگیز و اسکندر و داعش و وبا و طاعون و مالاریا و سرطان نکشته باشند.
خسته نباشد.

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۵ ، ۰۳:۵۹


قبل تر ها را حتما به یاد دارید ، حوالی ظهر که از کوچه و خیابان می گذشتیم عطر غذاهای مختلف به مشام می رسد. که به حق پادشاه بوی غذا ، قورمه سبری  بود . به مناسبت های مختلف و فصول بوی انواع آش و شله زرد و رب بود که کوچه را پر می کرد . اما دیگر خبری از آن روزها و بو ها نیست . " شرکت بو گستران شرق خاورمیانه " دست به ابنکاری جالب زده است و اقدام به تولید اسپری بوی غذا نموده است . چند و چون ماجرا را از مدیر عامل این شرکت آقای بویا جویا می شویم .

چطور شد به سمت تولید این اسپری ها رفتید ؟
 برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره عطر غذا ها تصمیم به تولید این اسپری ها گرفیتم . با اسپری بوی قورمه سبزی شروع کردیم و پس از دیدن استقبال مردم به سراغ بقیه غذا ها هم رفتیم .
- فروش شما چطور بوده تا اینجای کار ؟ رضایت بخش بوده ؟
- خدا روشکر ، فروش خوب بوده ما الان داریم برای صادرات محصول به ۱۰۰ کشور دنیا آماده میشیم .
مورد استفاده این اسپری ها کجاست ؟
بستگی داره ، خیلی ها تو مهمونیا استفاده می کنند و خیلی ها هم برای اینکه جلو در همسایه کم نیارن از این اسپری ها استفاده می کنند .
البته ما خریدار عمده هم داریم ، رستوران و کترینگ ها برای جلب مشتری میان از ما این اسپری ها را در حجم زیاد از ما خریداری می کنند و در ظهر و شب در اطراف رستوران شان پخش می کنند .
- حمایت ها از شما چطور بوده ؟
حمایت ها خوب بوده ،  سلام می رسونه
-کلام آخر ؟
-عرضی نیست . ان شا الله مردم از اسپری های ما استفاده کنن و‌لذت ببرن.

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۵ ، ۰۴:۲۵